در این بازار اگر سودیست با درویش خرسندست
خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی
در این بازار اگر سودیست با درویش خرسندست
خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی
به نام حضرت دوست
سلام به خدای مهربونم!
خدایی که تنها حبیب منه...
خدا ... !
فقط خواستم همینو بگم و برم ؛
خدا جون، من الان میرم به اون قولی که بهت دادم عمل کنم
میدونم دیره و دیگه فرصتی ندارم
ولی اینو مطمئنم که هنوزم در توبه رو به روم باز گذاشتی!
خدایا به امیــــــــــد تو!
تو هم به قولت پایبند باشیا........! به بد قولی من نگاه نکن.
!...تو ستّار العیوبی...!
بنده همان به که ز تقصیر خوی
عذر به درگاه خدای آورد
ور نه سزاوار خداوندیش
کس نتواند که به جای آورد
سلام خداجون!
سلام حبیب من!
سلام ای تنها مونس و همدمم!
خدا...! منکه غیر از تو کسی رو ندارم بهش پناه ببرم؟!
إللهی و ربی من لی غیرک...
خدایا این بار هم توبه ی من رو به بزرگی جلال و کرامت خودت ببخش و من رو به خاطر اون گناهایی که از روی جهالتم بوده و از من سر زده عفو کن!
أللهم لاتؤاخذنا إن نسینا اؤ أخطئنا...
خدا........................
خــــــــدا..........................
خـــــــــــــــدا...........................
ازت تمنا میکنم!
ازت تمنا میکنم توبه ی من رو بپذیری و من رو به بزرگی و کرامت خودت عـــــــــــــفو کنی!
ای خدایی که وقتی میبینی بنده ات از روی درموندگی و ناچاری به تو پناه آورده و با تمام وجود اشک میریزه و توبه میکنه و به ملائکت میگی:
من از روی بنده ی خودم شرم دارم وقتی میینم بندم از کار خودش پشیمونه و داره گریه میکنه!
در حالیکه این بنده ی تو ه که باید از تو شرمسار باشه!
وای بر من...!
واااای بر من...!
واااااااای بر من...!
ادامه دارد...